به بهانه سیل اخیر استان گلستان
سیل گلستان یعنی دوباره یک حادثه و بلیه طبیعی و دوباره مسأله مدیریت بحران؛ یعنی قصه های تکراری نابسامانی در مدیریت میدان عمل و بروز هرج و مرج در روزهای اول یک حادثه و تداوم نابسامانی در هفتههای بعدی، در حالی که در طول سال با عناوین مختلف، هزینههایی قابل توجهی صرف آمادگی برای مقابله با بحران میشود!!
در واقع عدم تناسب روحیه بخشی از متولیان با کار فوقالعاده، عدم آمادگی روحی، روانی، تدبیری و ساختاری برای مواجهه با بحرانهای واقعی و تصمیمگیری و اقدام در شرایط بحرانی (شاید به دلیل عادت به سبک زندگی اداری) و درگیر بودن زندگی شخصی بسیاری از مسؤولان (مانند سایر مردم) با عوارض حادثه ایجاد شده و...باعث میشود تا در لحظهی نیاز به مدیریت بحران، از تحقق تام این نعمت محروم باشیم و حتی در برخی موارد به جای مدیریت بحران به تولید هرج و مرج نیز بپردازیم.
آنچه در صحنه عمل مورد انتظار است وجود تشکیلات تخصصی و مدیرانی با ظرفیتهای روحی و فکری بالاست که توان تصمیمگیری در شرایط بحران را داشته، برای مواجهه با انواع وضعیتهای پیچیده، آمادگی لازم را داشته باشند، از لحظه وقوع حادثه به مدیریت بحران بپردازند و همه ظرفیتها را ساماندهی کنند و بکار گیرند. این مهم با شرایط موجود یا تصویب لایحه اخیر درباره تشکیل سازمان مدیریت بحران، حتماً حل نخواهد شد.
برای مطالعه متن کامل اینجا را کلیک کنید